نام : عزیزالله رجبزاده
نام پدر : سلمان
شماره شناسنامه : ۱۰۱۵
محل تولد : تهران
مسئولیتهای پیشین : فرمانده یگان ویژه پلیس - فرمانده پلیس پیشگیری - فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ
مسئولیت فعلی : رييس سازمان پيشگيري و مديريت بحران شهر تهران
عملكرد عزیزالله رجبزاده ، هم از نظر ماهيت موضوع ، متفاوت و هم از نظر وسعت ، از گستره وسيعی برخوردار است . وي در زماني فرماندهی پليس تهران را به عهده داشت که کشور بزرگترین چالش سیاسی - امنيتي خود را پشت سر میگذاشت و او در نقطه سیبل این حوادث قرار گرفته بود .
در حوادث عاشورای ۱۳۸۸ که تهران به شهر خون و آتش تبدیل شده بود ، رجبزاده مدیریت میدانی حوادث را به عهده داشت . او اگر چه در این روز از سوی معترضان مورد حمله قرار گرفت و حتي زخمي شد ، اما حاضر به برخورد شدید با آنها نشد . هر چند رجبزاده به دليل عدم برخورد قاطعانه با معترضان توبيخ شد ، اما او به درستي به نتیجه این اقدام آگاه بود . وي به خوبي میدانست که سیاست در ایران ، عرصه بازی بزرگان است و در این عرصه ، قربانی کردن یک سردار ، امری محتمل به شمار میرود . او هم تجربه سردار نظری را میدانست و هم از سرنوشت سعید امامی آگاه بود . رجبزاده به خوبی میدانست که پس از این حوادث باید یک نفر قربانی شود و مسئولیت کشتار و فجایع را به عهده بگیرد . به همین دلیل و دلایل مشابه ، وي با وجود حمله فيزيكي معترضان ، دستور اقدامات خشن و در نهايت شليک مستقيم به معترضان را صادر نکرد . هنگامی که نیروهای تحت امر او در حوالی میدان فردوسی تهران ، به محاصره مخالفان خشمگين حكومت درآمده و به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفتند ، بسیار واضح بود که دستور تیر به آنها داده نشده بود چون آنها میتوانستند با شلیک به معترضان ، از محاصره خارج شوند .
رجبزاده ، مدیریت بحران را به خوبی میدانست . او حتی چند روز قبل از عاشورای خونین تهران ، در مصاحبهای اعلام کرد كه : " مردم میتوانند با نمادهای سبز در خیابان ظاهر شوند " .
رجبزاده توانست با زیرکی تمام ، خود را از مهلکه کنار بكشد .
در ماجراي پرونده فاجعهی زندان کهریزک ، به ۲ اتهام " آمریت در تنظیم گزارش خلاف واقع " و " بیمبالاتی و عدم رعایت نظامات دولتی در ارتباط با امور خدمتی منجر به تلفات جانی و صدمات بدنی " ، احضار شد .
آنگونه که در دو سند پایین دیده میشود ، رجبزاده نتوانسته است دادستانی نظامی تهران را قانع کند که مسئولیتی در زمینهی فاجعهی رخداده در زندان کهریزک نداشته است .
و در نهایت ، در تاریخ ۱۳۸۸/۹/۵ پس از پایان تحقیقات دادستانی نظامی تهران ، پس از رادان ، رجبزاده بهعنوان متهم ردیف دوم معرفی میشود .
روز ۲ اسفند ۱۳۸۸ که - خواسته یا ناخواسته - از فرماندهی تهران بزرگ ، کنار گذاشته شد ، در مراسم تودیع خود اعلام کرد که : " نیروی انتظامی در جریات وقایع پس از انتخابات ، نه کسی را کشت و نه کشته داد " . او تمامی مسئولیت ها را متوجه قرارگاه ثارالله و سپاه محمد رسولالله که به گفته وی ، مسئولیت امنیت تهران بزرگ پس از انتخابات را برعهده داشته اند ، نمود .
رجبزاده آن گونه که پنداشته شد ، چندان هم گوش به فرمان نبود . او قبل از احمدی مقدم ، درجه سرتیپی گرفته بود و در واقع از اولین نیروهای کمیتههای انقلاب بود که وارد نیروی انتظامی شده بود و بنابراین عملاً خود را وامدار احمدی مقدم نمیدانست . به همین دلیل ، در روز ۳ اسفند ۱۳۸۸ ، با حکم محمدباقر قالیباف ، به ریاست سازمان پیشگیری و مديريت بحران شهر تهران منصوب شد .
شیرینی انتصاب در ریاست یکی از سازمانهای وابسته به شهرداری ، زمانی نیافت که تلخی برکناری از فرماندهی انتظامی تهران بزرگ را ببرد و تنها چند ساعت پس از آن ، فیلمی از حمله شبانهی نیروهای لباس شخصی قرارگاه ثارالله تهران و یگان ویژه نیروی انتظامی در ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ به کوی دانشگاه تهران از شبکه تلویزیونی بی بی سی پخش شد که در آن ، نام رجبزاده بهعنوان مقام دستوردهندهی حمله برده میشد . انتشار این فیلم محرمانه که با دوربین حرفهای و توسط مهاجمین فیلمبرداری شده بود ، شاید پاسخی بر سخنان روز قبل رجبزاده و وسیلهای برای به تمکین واداشتن او بود .
رجبزاده اگر چه بیشتر از آنکه فردی سیاسی باشد ، سوابق نظامی داشته است ، اما پس از کنارکشیدن از فرماندهی انتظامی تهران بزرگ ، عملا جهتگیری سیاسی خود را مشخص کرد . وی تلاش دارد با قرارگرفتن در کنار محمد باقر قالیباف - شهردار تهران - ، خود را عملگرا و بوروکرات و بدون نسبت با افراط گرایان عرصه سیاسی نشان دهد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر