يكی از كاربرهای سايت اينترنتی بالاترين : در روز پنجشنبه مورخ ۱۳۸۹/۷/۲۲ ، برای شرکت در مراسم خاکسپاری یکی از آشنایانم به بهشت زهرا رفته و در غسالخانهی مردان ، منتظر دریافت جسد متوفی بودم که ناگهان تعدادی مامور لباس شخصی دارای بیسیم ، به داخل غسالخانه آمده و مردم را با عجله به بيرون هدایت کردند . همزمان با حضور اين مامورین ، تعداد ۱۳ جسد از ورودی پشتی ، به داخل داخل آورده شد و کارکنان آنجا ، پردههای جلوی پنجرههای نورگیرهای شیشهای را هم کشیدند ، به گونهای که داخل غسالخانه ديده نشود . از اندک فضايی که از بين پردهها مشخص بود ، دیدم که کارگران ، اجساد را از داخل کاورهای پلاستیکی خارج میکنند . تقریباً در صورت همهی اجساد ، آثار کبودی ناشی از خفگی دیده میشد . در کمال تعجب دیدم که کارگران ، همهی جسدها را بدون شستوشو و غسل ، درون کیسههای پارچهای سفیدرنگ قرار داده و پس از بستهبندی ، بر روی برانکارد قرار میدهند . آنچه که بیش از هر چیز قابل توجه بود ، برچسبی بود که بر بازوی جسدها چسابنده بودند كه بر روی آنها نوشته شده بود : مرد - ناشناس !
جسدهای ناشناس در بهشت زهرا - تهران ۱۳۸۹/۷/۲۲
يكی از كاربرهای سايت اينترنتی بالاترين : در روز پنجشنبه مورخ ۱۳۸۹/۷/۲۲ ، برای شرکت در مراسم خاکسپاری یکی از آشنایانم به بهشت زهرا رفته و در غسالخانهی مردان ، منتظر دریافت جسد متوفی بودم که ناگهان تعدادی مامور لباس شخصی دارای بیسیم ، به داخل غسالخانه آمده و مردم را با عجله به بيرون هدایت کردند . همزمان با حضور اين مامورین ، تعداد ۱۳ جسد از ورودی پشتی ، به داخل داخل آورده شد و کارکنان آنجا ، پردههای جلوی پنجرههای نورگیرهای شیشهای را هم کشیدند ، به گونهای که داخل غسالخانه ديده نشود . از اندک فضايی که از بين پردهها مشخص بود ، دیدم که کارگران ، اجساد را از داخل کاورهای پلاستیکی خارج میکنند . تقریباً در صورت همهی اجساد ، آثار کبودی ناشی از خفگی دیده میشد . در کمال تعجب دیدم که کارگران ، همهی جسدها را بدون شستوشو و غسل ، درون کیسههای پارچهای سفیدرنگ قرار داده و پس از بستهبندی ، بر روی برانکارد قرار میدهند . آنچه که بیش از هر چیز قابل توجه بود ، برچسبی بود که بر بازوی جسدها چسابنده بودند كه بر روی آنها نوشته شده بود : مرد - ناشناس !
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر